نذار بهت عادت کنم ....جدایی سخته گل من
یه روز تو از این جا می ری ...می شکنه تنها دل من
نذار بهت عادت کنم ...دچار یعنی موندگار
تو که نمی مونی پیشم ...داغتو رو دلم نذار
نذار بهت عادت کنم ...تا که جدایی سخت نشه
نهال عشقو بسوزون ...تا که یه روز درخت نشه
ما که بهم نمی رسیم ..حتی توی خواب و خیال
قسمت ما یکی نشد ...حتی توی فنجون فال
نمی شه این پله ها رو دوتا یکی کرد و رسید
دیواره سنگه بینمون نمی شه دیوا رو ندید ...
نذار بهت عادت کنم ....... جدایی سخته گل من .....!!!!
هیچ چبز نگفتم تا در انزوای شبگریه ها گمت کنم ....اما تو در من
پیدایی و من تازه خود را پیدا کرده ام ... گویی فراموش کردنت
محالیست نا ممکن پس خود را باید عادت دهم به هجوم گاه و بیگاه خیالت ....!!!
ترانه هایم ....من دیگر با تو بودن را نمی خواهم ....!!!!
ستاره نقطه چین شد ، رسید قصه به آخر
دیگه ازت بریدم ، ندارمت من باور
راحت شدی بازیگر ، ببین شدم دیوونه
برای زنده بودن تو بودی تک بهو نه
بعده یکسال و ده ماه ، می گی همش بود با زی
تو که د یدی برید م ، چه طور د لت شد را ضی
حالا که داری می ری خاطره ها تم ببر
بالاتو باز کن عزیز ، از روی نعشم بپر
فکر نکنی گریه هام ، واسه اینه که نیستی
فکرنکنی مهمه ، که روم چشا تو بستی
اشکام واسه اینه که ازت خوردم یه دستی
دارم می میرم عزیز . بد جور منو شکست
نه ، فکر نکن واسه تو دارم فدا می شم من
از کینه ی حرف تو داره می سوزه ا ین تن
تو لایقم نبودی همه ا ینو می دونن
یه عمره تو گوش من ا ز رفتنت می خونن
به همشون می گفتم که حرفا شون فریبه
خنجر ا ز آ شنا خوردم ، اونا بودن غریبه
نکنه یا دت رفته ، تنها تو آ شنا می
آخه خودت می گفتی تا آخرش باهامی
از تو خیا لم برو چشا م دوست ند ا رن
به خا طرا تت بگو برن تنها م بذ ا رن
بسته دیگه داغونم ، آره، با زی رو بردی
من همه چیزو باختم ، تو یا د من تو مردی
بذا ر تو تنهایی هام ، بسوزم و بسازم
تقصیره سا د گیمه ، حقمه که ببا زم
از یه آ د م مغرور ساختی یه دل شکسته
همه چیزمو بردی ، با زی تمومه ، بسته
همیشه با افتخار می گفتم از عشق تو
اما امروز سر به زیر بهت می گم که برو
دیگه چی می خوای ا زم ، بیا ببین داغونم
خرا به شد قصر من ، بیا ببین ویرونم
همینو می خواستی تو ، بیفتم به التماس
این بود حق عشق من ، هستی خیلی ناسپاس
دووم بیارم چی رو ، حرفای تلخ تورو ؟
می خوای بگم قسمته ، خوشبخت بشی و برو
نه بی وفا دیگه نه ، خد ا بیا ره سرت
یه گرگ بی چشم و رو بشکنه بال و پرت
تقا ص حرف تو رو خد ا ا زت بگیره
نا بود کردی وجودم دلم دارم می میره
تو عشقمو می خواستی بیا ببین چه خستس
جون تو تنش نمونده ، چشاش رو دنیا بستس
آی آ دما ی د نیا تا کی کنم صبوری؟؟
دنیای بی رحمتون ، نذاشت راه عبوری
آهای خدا می بینی بند ت باهام چه کرده
آخه خدا چرا من ، الهی بر نگرده
خدا بگو من با کی بد کرده بودم ا ین جور
تقا ص گرفتی ا زم تو خیلی سخت و نا جور
خد ا خلا صم بکن با ور بکن برید م
تو د نیا ی آد ما ، به جز بدی ند ید م
گفتی جهنم تو یه جای دورازاین جاس
خدا دارم می سوزم ، جهنمت همین جاس
خدا ا نگاری می خوا ی با زم بد ی تو بازی
انگار به هق هق من دل تو شده راضی
د یگه دارم می میرم . بدجور اسیر آهم
خدا ی آسمونا ببخش تو ا ین گنا هم
به یار سابق بگید نیاد سر مزارم
بگید که عشق اونو توی گورم می ذارم..!! هنوز دوستت دارم و این را منکر نمی شوم اما ... بهانه
نظرات شما عزیزان:
|